میثم تمار

در حمایت ز امامم علی خامنه ای*می شوم میثم تمار؛ بدارم بزنید!

میثم تمار

در حمایت ز امامم علی خامنه ای*می شوم میثم تمار؛ بدارم بزنید!

از جمل تا امروز

چند ماه پس از روی کار آمدن امام در سال (سی وشش) هجری، نخستین جنگ داخلی میان مسلمانان در جمادی‌ الثانی همان سال برپا شد.
  
طلحه و زبیر به آن حضرت پیشنهاد کردند تا حکومت بصره، کوفه و یا شام به آن‌ها سپرده شود، اما این هدف برآورده نشد و از این رو آن ها به بهانه انجام عمره، راهی مکه شدند و با عایشه در این باره مذاکره کردند.
 
عایشه با طلحه مناسبات خاندانی داشت. همچنین عبدالله بن زبیر فرزند خواهرش نقش عمده‌ای در همراه کردن عایشه، بر عهده داشت. همراهی عایشه، موفقیت مهمی برای آنان بود. آن‌ها توانستند سه هزار نفر راهی بصره کنند.
 
مستمسک پیمان‌شکنان این بود که عثمان مظلوم کشته شده و دیگر آن که به اجبار بیعت کرده‌اند و آن بیعت درست نبوده و حکومت امام، لااقل در نظر آنان مشروع نیست و باید کار خلافت «شورایی» باشد.
   
عایشه در اواخر سخت‌ با خلافت عثمان درگیر شد. تنها انگیزه شرکت او در این ماجرا کینه‌ای بود که او از سال‌های زمان حیات پیامبر (ص)، نسبت به بنی‌هاشم و علاقمندیش به بازگشت خلافت به بنی‌تیم بود. و وقتی آن‌جا شنید که عثمان کشته شده و طلحه به جای وی آمده است بسیار خوشحال شده به سوی مدینه راه افتاد اما وقتی شنید که مردم با امیرالمؤمنین (ع) بیعت کرده‌اند، فریاد مظلومیت عثمان را سر داد.
 
طلحه و زبیر به مکه آمدند و به درستی دریافتند که کار آن‌ها بدون عایشه سامان نمی‌یابد. و به وی گفتند: اگر مردم بصره تو را ببینند همگی با تو متحد می‌شوند. و بالاخره عایشه پذیرفت تا به بصره برود.

آن‌ها راه بصره را در پیش گرفتند به امید آن‌که دوستان طلحه و زبیر در بصره و کوفه به یاری آنان بشتابند. "یعلی بن امیه" همه اموال خود را در اختیار شورشیان قرار داد و آنان  گروهی را جمع و سوار اسبان "یعلی بن امیه" کرده و به سوی بصره به راه افتادند.«عایشه» که به خاطر «ام‌ المؤمنین» بودن حق مادری بر مسلمانان داشت کوشید تا مردم را به سمت شورشیان جذب کند. و طلحه نیز در خطبه خود در بصره گفت: «خداوند عایشه را نیز همراه شما کرده است. می‌دانید که او چه منزلتی نزد رسول خدا (ص) داشته و می‌دانید که پدر او چه جایگاهی در اسلام داشته است.»
 
مردم بصره تنها به خاطر "عایشه" بود که اعلام کردند از شورشیان دفاع خواهند کرد. سپاه جمل به راه افتاد. در نیمه راه، در منطقه حواب، صدای پارس سگان به گوش عایشه رسید. به یک‌باره به یاد خبری از رسول خدا (ص) افتاد که زنان خویش را از این‌که در دام فتنه‌ای گرفتار می‌شوند که در راه صدای پارس سگان حواب بشوند پرهیز دادند. عایشه مصمم شد تا بازگردد. اما "عبدالله بن زبیر" پنجاه نفر از بنی‌عامر را نزد او آورد تا شهادت دهند که این‌جا حواب نیست.
 
پس از تسلط بر بصره،و اخراج والی بصره از شهر و پس از کشتن حدود پنجاه نفر و نیز کشتن نگاهبانان بیت‌المال، شورشیان به غارت بیت المال پرداختند. زمانی که طلحه و زبیر اموال بیت‌المال را دیدند، گفتند:«هذا ما وعدنا الله و رسوله»!

از طرفی عایشه از بصره‌ نامه‌هایی به مردم مدینه و یمامه در توجیه جنایات شورشیان در واقعه بصره نوشته بود. و همچنین به مردم مدینه نوشت و خبر پیروزی شورشیان را در بصره به انان اطلاع داد. تاریخ این نامه پنجم ربیع‌الاول سال (سی وشش) هجری یعنی قبل از رسیدن حضرت  علی (ع) به بصره  است.

امیرالمؤمنین (ع)‌ سه روز پس از ورود به بصره، با ارسال پیام‌های مکرر از شورشیان خواست تا به «جماعت» و «طاعت» باز گردند، اما پاسخ مثبتی از آنان نشنید. آن حضرت رسماً اعلام کرد که کسی حق شروع جنگ ندارد. حتی در روز جنگ، پیش از ظهر، امام قرآنی به دست ابن عباس داد تا با دعوت آنان به قرآن با آن‌ها سخن بگوید، ابن عباس با طلحه و زبیر سخن گفت، اما عایشه حتی اجازه صحبت نداده به پیک امام  گفت: «به صاحبت بگو: بین ما و او جز شمشیر حاکم نخواهد بود.»
 
ابن عباس می‌گوید:«من هنوز از آن‌ها دور نشده بودم که تیرهای آنان مثل باران به سوی ما آمد»
  
صبح روز دهم جمادی الاولی لشکر امام آماده شد. منطقه درگیری، در "خریبه" بود، در آن سوی، عایشه سوار بر شتر، در هودجی قرار گرفت و مرتب از مظلومیت عثمان سخن می‌گفت. درگیری از ظهر تا شب ادامه یافت. بیش‌ترین جنگ در اطراف شتر عایشه بود که گفته شده بیش از هفتاد دست که خواستند افسار شتر او را بگیرند قطع شد. عایشه برای تحمیق مردم مشتی خاک برداشت و شبیه‌کاری که رسول خدا (ص) کرده بود، خاک را به سمت سپاه امام پاشید و گفت: شاهت الوجوه! امام خطاب به او فرمودند:                                                 «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الشیطان رمی»
  
با شکست سپاه شورشی، مروان بن حکم تیری بر طلحه زده و وی را به قتل رساند.
 "
زبیر" نیز به اصرار فرزندش "عبدالله" در سپاه مانده و با وجود سخنان امام حاضر به ترک میدان نمی‌شد. در یک مورد امام سخن پیامبر (ص) را به یاد او آورد که آن حضرت فرمود: بر تو بغی خواهد کرد و زبیر این خبر را تصدیق کرد.

با مقاومت بصریان امام دستور کشتن شتر را صادر کرد. در این باره عایشه می‌گفت:«از داخل هودج علی (ع) را می‌دیدم که خود در معرکه مشغول جنگ بوده و فریاد می‌زد: الجمل، الجمل. امام نزد هودج آمده و عایشه را با خطاب « یا شقیراء » مورد سرزنش قرار داد.»
  
امام پس از پایان جنگ، عایشه را همراه شماری زن و مرد بصری به مدینه فرستاد. بعدها عایشه بارها از این اقدام خود اظهار ندامت می‌کرد. وقتی آیه «و قرن فی‌بیوتکن» را می‌خواند، گریه می‌کرد. او در وقت مرگ گفت:«بعد از پیامبر (ص) حادثه‌ها آفریده‌ام، مرا در کنار سایر زنان دفن کنید.»
  
شکست سپاه بصره نشان می‌داد که علی رغم وجود ام‌المؤمنین در میان آن‌ها، سپاه شورشی انگیزه‌های قوی نداشته است. مشکل عمده این بود که طلحه و عایشه علی رغم شهرت، در قضیه عثمان، بدنام‌تر از آن بودند که بتوانند خود را دادخواه خون عثمان قلمداد کنند.
 
پس از پایان جنگ امام دستور داد هر کس که تسلیم شد او را نکشند و مجروحی را از بین نبرند. امام حتی کسانی چون مروان و فرزندان عثمان را آزاد کرد.

.    آن حضرت در میان کشتگان وقتی به "کعب بن سور" ـ قاضی سابق بصره از طرف عمر رسید‌ ـ دید قرآن را به گردنش آویزان کرده است. امام فرمود تا قرآن را از گردن او برداشتند. و دستور داد تا "کعب" را در برابرش بنشانند و همانند پیامبر (ص) که در احد به کشتگان قریش فرمود، خطاب به جنازه گفت

امام به جز آن‌چه دشمن در جنگیدن از آن بهره می‌برده، اجازه برداشتن اموال شخصی مردم را ندادند و این امر برای مردم شگفت‌آور بود.    آن حضرت در میان کشتگان وقتی به "کعب بن سور" ـ قاضی سابق بصره از طرف عمر رسید‌ ـ دید قرآن را به گردنش آویزان کرده است. امام فرمود تا قرآن را از گردن او برداشتند. و دستور داد تا "کعب" را در برابرش بنشانند و همانند پیامبر (ص) که در احد به کشتگان قریش فرمود، خطاب به جنازه گفت

«آن‌چه را وعده پروردگارم بود یافتم آیا  تو نیز آن‌چه را پروردگارت وعده کرده بود یافتی؟»
 
امام پس از تمام شدن غائله جمل، به مسجد جامع آمد و به سرزنش مردم پیمان‌شکن بصره که نخستین مردمی هستند که در برابر امام خود ایستاده‌اند پرداختند. آن‌ها را «جند المراه و اتباع البهیمه» (سپاه زن و پیروان حیوان) نامیدند. امام ماجرای بصره را به شهره‌های مدینه و کوفه نوشتند. بیت‌المال را میان اصحاب‌شان که دوازده هزار نفر بودند تقسیم کردند. امام برخلاف طلحه و زبیر که با دیدن اموال بیت‌المال گفتند: این همان وعده خدا و رسول است، فرمود:

«ای (طلاهای) زرد و سفید غیر من را فریب دهید.»

 سپس حضرت با احترام فراوان عایشه را به همراه برادرش محمد ابی بکر راهی  شهر خود کردند و پس از آن چندی در بصره مانده و  در روز دوشنبه، دوازده یا شانزده رجب سال سی و شش هجری، پس از نصب "عبدالله بن عباس" به عنوان حاکم بصره، عازم کوفه شد

نبرد حق و باطل منحصر به جمل نیست، منحصر به خلافت علی بن ابی طالب نیست ، همیشه جریان دارد، گاه بین کافر و مسلم و گاه بین مسلم نماها و ولایت است و نبرد بینشان گاه با شمشیر و سپر و نیزه است و گاهی نیز دشمنان ولایت با شایعه پراکنی و تخریب و تضعیف و ترور شخصیتی علیه ولایت، کار خود را در پیش می گیرند.

قدرت طلبی خاصیت مخالفان ولایت است.خود نیز خوب میدانند که حق با علی است ولی باز هم برای رسیدن به قدرت گاهی به علی زمان وگاهی به مالک اشترش می تازند. آنانکه خود را مسلمان ولی خط خود را با علی در مغایرت می بینند خود نیز می دانند که خط پیروان راستین محمد ، خط ولایت است آنان که با علی نیستند با محمد هم نبوده اند.

طلحه و زبیر زنده مانده اند صدایشان را از حلقوم مسلم نماهای امروزی می شنویم ، تفکراتشان را در سیره ی عملی ناکثین نو می بینیم و می بینیم که با بصیرت تمام حق را زیر پا گذاشته وبرای رسیدن به قدرت حاضرند کشور به دشمن سپرده و علی زمان را خانه نشین کنند.

ولی کور خوانده اند ما مردمان بصره نیستیم که به نامه ی یک فریب خورده پشت ولایت را خالی کنیم علی را بگذاریم و از طلحه و زبیر پشتبانی کنیم. اگر قرار است  تاریخ تکرار شود اینبار فتنه را در نطفه خفه می کنیم و بر سر راهشان گردابی فراهم می آوریم که اگر بمانند نابود شوند واگر بگریزنددیگر فکر بازگشت را به سر راه ندهند.

جنگ جمل نمونه ی بارزی از نبرد حق و باطل است و با تفکر و تامل در مراحل مختلف این حادثه درمیابیم  که باید از ولایت دفاع کنیم و بر مسائل آگاه باشیم تا ناکثین جدید نتوانند ازناآگاهی ما سوء استفاده کرده تا به ولایت آسیبی برسانند. 

به قلم:میثم احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد